خبر روز گذشتهیِ پیوستن قرضیِ تانگی اندومبله از تاتنهام به ناپولی را احتمالاً بیشتر ما رویت کردیم؛ تنها یکی از دهها موردی است که از فوتبال تباه و محتضر ایران گرفته تا سری A عزیز هر روز در سرخط خبرهای ترانسفرینگ تابستانی به وفور انتشار مییابند.
در شرایطی که بازیکنانِ امیدوار به پوشیدن لباس تیمهای ملیشان برای حضور در جامجهانی قطر در هفتههای اخیر با کاستن توقعات و درخواستهایشان به سمت باشگاههایی که حضور ثابتشان در آنها محتملتر است رهسپار میشوند، یوونتوس نیز میتواند از این موج استفاده کند و آرتور ملو و آدرین ربیو را به سمت این رویا وسوسه کنند!
امان از بندهای ترکمانچای و هفتاد رنگ ربیو و آن مبادله بیسرانجام پیانیچ ― ملو که نه به «این» خیر رساند نه برای «آن» فایده داشت. تقریباً همه ما میدانیم که یووه مبلغ قابلتوجهِ 12میلیون یورو حقوق خالص به این دو بازیکن پرداخت میکند؛ ارقامی که حدود اندازههای ناخالصش تا 20 میلیون نیز میرسد. پولی که میتوانست اجازه جذب بازیکنانی به مراتب با کیفیتتر از این حضرات را به یووه بدهد. (خود کرده را تدبیر نیست؟ !)
انسداد «ربیو ― ملو» سرعت جاهطلبیها و روند امیدوارکننده مدیریت جدید یوونتوس را کند و تحتالشعاع خود قرار داده. اگر ابتکارات و استراتژیهای مدیریت این گره را باز کند که فبها اما اگر این معضل لاینحل باقی بماند چارهای جز اتخاذ یک تصمیم ضربتی و اضطراری نخواهد بود و یا باید تن به استفاده اجباری از آنها داد و یا با بیمحلی و سکونشینی (که با دستمزدهای نجومی اساتید و کمبودهای یووه کمی بعید به نظر میرسد) از آنها پذیرایی کرد که البته در فقره دوم ناچار به جذب نازلترین نفرات برای تأمین نیازمندیها خواهیم شد که زَهرِ هَلالهش کم از شِرنگِ برزیلی ― فرانسویِ این نارفیقان نخواهد بود.
نوشته را با دو پرسش از «یوونتوس» به پایان میبرم؛ قصهی پرغصهیِ نانهای بیاتـی که بر خلاف بویِ گولزنندهشان مسیری محتوم جز کپک زدن ندارند آیا با پایان عمر همکاری این دو چهره به تنورِ پایانی خود میرسد؟ آیا میتوانیم سکانسهای حزنانگیزِ حضور احتمالی آنها در یووه را به امید کوتاه و گذرا بودن آن تحمل و مدارا کنیم؟ ما همچنان مومن به شعار «هرگز نگو هرگز» هستیم؛ آقای یوونتوس شما چطور؟
ارسالی از جامعه ی مجازی هواداران باشگاه یوونتوس ایتالیا در ایران